~.~.~ بده دستات و به دستام تا با هم کلبه بسازیم ~.~.~ کلبه ای پر از من و تو از من و تو ما بسازیم ~.~.~
~.~.~ بده دستات و به دستام تا با هم کلبه بسازیم ~.~.~ کلبه ای پر از من و تو از من و تو ما بسازیم ~.~.~
ســلام
امشب به قصه ی دل من گوش می کنی
فردا مرا چو قصه فراموش می کنی
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده شب میکشم
چراغ های رابطه تاریک اند
چراغ های رابطه تاریک اند
کسی مرا به افتاب معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی است
پرنده مردنی است
شکیبا
چهارشنبه 4 مرداد 1385 ساعت 08:52 ب.ظ