~.~.~ کلبه ی فقیرانه من ~.~.~

~.~.~ بده دستات و به دستام تا با هم کلبه بسازیم ~.~.~ کلبه ای پر از من و تو از من و تو ما بسازیم ~.~.~

~.~.~ کلبه ی فقیرانه من ~.~.~

~.~.~ بده دستات و به دستام تا با هم کلبه بسازیم ~.~.~ کلبه ای پر از من و تو از من و تو ما بسازیم ~.~.~

شکیبا دوشنبه 20 فروردین 1386 ساعت 09:11 ب.ظ

3 نظر

برو دیگه نبینمت

این یه شعره فقط اشتباه برداشت نکنید!!!!

گفتی عروسکت بگم

مترسک هم زیادیته

گیره و آه و ناله تم

ادا اصول و بازیته

دم از رفاغت می زدی

زالو از آب در اومدی

سگ از تو با وفاتره

به ساده گیم نارو زدی

این دفعه کور خوندی عزیز

اشکای تمساح تو نریز

خون تو آخر می ریزم

یه جا با یه خنجر تیز

برو دیگه نبینمت

مشق شبام و خط زدی

هر چی حالیت نیست عوضش

پیچوندن و خوب بلدی

برو صدات رو نشنوم

لجم می گیره از صدات

برو یه جایی که دیگه

نگام نیفته تو نگات

گفتی خراب تو بشم

خونه خراب تو شدم

آتیش به زندگیم زدی

نقش بر آب تو شدم

من که واست ساده بودم

به خاکت افتاده بودم

خیر از جوانیت نبینی

نگو که دلداده بودم

ببینم چه جوری جون میدی

عمراْ حلالت نکنم

هی چی که نفرین بلدم

نثار روحت می کنم

برو دیگه نبینمت

مشق شبام و خط زدی

هر چی حالیت نیست عوضش

پیچوندن و خوب بلدی

برو صدات رو نشنوم

لجم می گیره از صدات

برو یه جایی که دیگه

نگام نیفته تو نگات

برو دیگه نبینمت

مشق شبام و خط زدی

هر چی حالیت نیست عوضش

پیچوندن و خوب بلدی

برو صدات رو نشنوم

لجم می گیره از صدات

برو یه جایی که دیگه

نگام نیفته تو نگات

شکیبا چهارشنبه 8 فروردین 1386 ساعت 08:39 ب.ظ

1 نظر