~.~.~ کلبه ی فقیرانه من ~.~.~

~.~.~ بده دستات و به دستام تا با هم کلبه بسازیم ~.~.~ کلبه ای پر از من و تو از من و تو ما بسازیم ~.~.~

~.~.~ کلبه ی فقیرانه من ~.~.~

~.~.~ بده دستات و به دستام تا با هم کلبه بسازیم ~.~.~ کلبه ای پر از من و تو از من و تو ما بسازیم ~.~.~

~. دوباره دل هوای باتو بودن کرده .~

 

دوباره دل هوای باتو بودن کرده
نگو این دل دوری عشقتو باور کرده
دل من خسته از این دست به دعاها بردن
همه آرزوهام با رفتن تو مردن
حالا من یه آرزو دارم تو سینه
که دوباره چشم من تو رو ببینه

نظرات 2 + ارسال نظر
امین سه‌شنبه 6 تیر 1385 ساعت 08:41 ب.ظ http://lonely.myblog.ir

سلام.
شعر و عکس زیبایی بود

محمود سه‌شنبه 6 تیر 1385 ساعت 08:52 ب.ظ http://www.hadiseeshghe.blogsky.com

سلام شکیبا ی عزیز ... یه جا جمله ای دیدم که خیلی خوشم اومد ... فکر کنم خالی از لطف نباشه اگه اینجا بنویسمش : بارالها ! من در کلبه فقیرانه خویش چیزی دارم که تو در بارگاه کبریایی خود نداری ... آری ... من چون تویی دارم و تو چون خودت نداری ... امیدوارم که همیشه عاشق باشی و عاشق بمونی ... به کلبه فقیرانه من هم سری بزن ...منتظر حضور پر مهرت هستم ...بای بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد